اهمیت فتح خرمشهر

برای نمایش مقاله متن زیر را کلیک کنید:

اهمیت فتح خرمشهر

بهترین سیاست، حمایت ایران از دولت فعلی افغانستان است

کمک ایران به هرات،مزار شریف،فارس زبانان و شیعیان مقابل پاکستان

 

یک کارشناس مسایل افغانستان و منطقه گفت: بهترین سیاست این است که دولت ایران از دولت فعلی در افغانستان حمایت کند و از آنها امتیاز بگیرد یا موقعیت‌های خودش را در سیاست‌های منطقه‌ای و خارجی تقسیم کند .

علی رستمی در گفت‌وگو با ایسنا با اشاره به تحولات لحظه به لحظه افغانستان گفت: آمریکایی ها معتقدند طالبان موقعیت های بهتری خواهد داشت، نه اینکه حتما با خروج آمریکا از افغانستان موفق به تشکیل دولت می شوند، به هر حال حکومت اشرف غنی دارد مردم را برای دفاع به صحنه می‌کشد تا بتوانند با طالبان مقابله کنند و ممکن است شرایط آن طور که درباره پیشروی های طالبان گفته می شود اتفاق نیفتد.

این کارشناس مسایل افغانستان با تاکید بر این که "آمریکایی‌ها به طور غیرمستقیم برای برخورد به  مساله چین، روسیه، تاجیکستان، ازبکستان و قرقیزستان ملت افغانستان را قربانی می‌کنند" اظهار کرد: اگر طالبان روی کار بیاید به عنوان یک کشور ایدئولوژیک و سنی مذهب سعی خواهد کرد با استفاده از موقعیت جدید اویغورها را تحریک کند و طبیعی است که برای تاجیکستان، قرقیزستان و ازبکستان از یک طرف و ایران قابل تحمل نیست و آنها با این وضعیت برخورد خواهند کرد. می‌دانیم که نیروهای ازبکستان روز جمعه با روس‌ها مانوری را برگزار کردند. این واکنش ها نشان می دهد آمریکایی ها سعی دارند در قالب دفاع از موقعیت فعلی افغانستان را به نفع خود قربانی کنند و با روی کار آوردن طالبان با یک تیر چند نشان بزنند. آنها عقیده دارند یک حکومت کاملا ایدئولوژیک می تواند چین را تحت فشار قرار دهد.

وی در ادامه به سیاست و رویکرد ایران در قبال تحولات در کشور همسایه خود پرداخت و ابراز عقیده کرد: معتقدم ایران اشتباه می کند که فکر می کند اگر طالبان بیاید منافع ایران تضمین می‌شود. چطور یک کشور سنی رادیکال از نوع داعشی در افغانستان می‌تواند با ایران سر و کار و ارتباط دوستانه داشته باشد؛ باور کردنی نیست.

رستمی تصریح کرد: اسناد نشان می دهد که پاکستانی‌ها به طور غیر مستقیم در افغانستان دخالت دارند تا به نحوی این کشور را به عنوان حیاط خلوت خود درآورند. با ورود چین، هند، روسیه و ایران معادلات دیگری شکل خواهد گرفت. معتقدم بر این اساس سیاست ایران باید این باشد که از شمال افغانستان که فارس زبان‌ها اعم از هزاره‌ها، ازبک‌ها و تاجیک‌ها هستند، حمایت کند و اگر این حمایت عملی شود توازنی بین ایران از یک طرف و پاکستان که از پشتون‌ها حمایت می‌کند، ایجاد می شود و قسمت هم مرز ایران در افغانستان برای ایران نه تنها مشکلی ایجاد نمی‌کند بلکه به نفع سیاست‌های آن در منطقه خواهد بود.

وی ادامه داد: حالا ممکن است این تصور ایجاد شود که این رویکرد موجب دشواری‌هایی برای افغانستان شود، اما اگر این کار را هم انجام ندهد و یک‌باره افغانستان زیر چتر طالبان برود، ایران چه چیز به دست می‌آورد؟ معتقدم ایران در سیاستش باید به هرات و مزار شریف و فارس زبانان و شیعیان در مقابل پاکستان کمک کند تا توازنی عینی در این کشور شکل بگیرد و مصالحه‌ای ایجاد شود تا پاکستان فکر نکند می تواند هر کاری که خواست حتی به ضرر ایران در افغانستان انجام دهد، به ویژه که از نظر لجستیک عربستان نیز به طالبان کمک می‌کند.

 رستمی اظهار کرد: الان مسایل و مشکلات متعدد داخلی داریم و نباید  مشکلات دیگری را به این‌ها اضافه کرد. در این شرایط باید دقیق‌تر تصمیم بگیریم و موجب شویم تا پاکستان و عربستان نقش عمده ای در افغانستان نداشته باشند. البته هند، چین و روسیه ساکت نمی نشینند و از این رو شاهد منطقه‌ای پر آشوب خواهیم بود که اصلا این به نفع ایران نیست. دولت ایران باید در نظر بگیرد چطور دست پاکستان در وارد کردن اسلحه به افغانستان باز است و اقدامات زیادی را در این کشور انجام می دهد، ایران هم باید قسمت‌های شمالی را تحت پوشش قرار دهد.

این کارشناس مسایل افغانستان درباره شرایط فعلی افغانستان و اینکه آیا این کشور با تحولاتی که شاهد هستیم در حال فروپاشی است؟ تصریح کرد: زود است درباره اینکه افغانستان در حال فروپاشی است یا خیر صحبت کرد. برای اولین بار بخشی از کشورهایی که از افغانستان خارج شدند، هنوز از لحاظ هوایی دولت افغانستان را کمک می کنند. بعد هم معلوم نیست شرایط طوری شود که طالبان  بتواند با سرعت این کار را انجام دهد. من همیشه تعجب می‌کردم که چطور نماینده آمریکا با طالبان صحبت می کند و می گوید شما بعدا با دولت مرکزی صحبت کنید. این رفتار آمریکا به این معناست که آمریکا توافقی ضمنی با طالبان انجام داده است و دارد آگاهانه از افغانستان خارج می شود.

رستمی گفت: اینکه آمریکا علاوه بر نیروهایش تمام کسانی را که با آمریکا در ارتباط بودند و همکاری کردند هم از این کشور خارج می کند به این معنی است که آنها چیزهایی در آینده در نظر دارند که به تدریج خود را نشان خواهد داد.

وی با اشاره به انتشار تصاویری از مهاجران افغان که به سمت مرزهای ایران حرکت کردند، گفت: بله این تصاویر را دیدیم. البته روز جمعه مرز نزدیک هرات بسته شد. اما وقتی ایران سیاستی را اعلام می کند، اگر طالبان سر کار بیاید و شرایط طور دیگری شود، دیگر راه برگشتی نیست. بهترین شرایط این است که دولت ایران از دولت فعلی افغانستان حمایت کند و از آنها امتیاز بگیرد یا موقعیت های خودش را در سیاست های منطقه ای و خارجی مسجل کند.


منبع: isna.ir/news/1400051711759

مردم آمریکا قربانیان حقوق بشر آمریکایی هستند

اولین قربانیان "حقوق بشر آمریکایی" مردم آمریکا هستند

 

فؤاد ایزدی در گفتگو با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی مطرح کرد:

حقوق بشر، اهرمی برای فشار علیه دشمنان آمریکاست/ شواهدی از نقض حقوق کودکان در آمریکا

 

فواد ایزدی گفت: نگاهی به قوانین امریکا نشان می‌دهد که این قوانین تنها به نفع یک درصد از افراد جامعه نوشته شده است. بنابراین نقض حقوق بشر توسط دولت امریکا با هدف تامین منافع آن یک درصد از جامعه است.

تاریخ انتشار: ۰۸:۱۶ - ۱۰ تير ۱۳۹۹ - 2020June 30

فواد ایزدی، کارشناس روابط بین‌الملل و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتگو با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی، با اشاره به سیاست‌های نامتوازن امریکا درباره حقوق بشر، شواهدی از نقض حقوق شهروندان امریکایی و نیز نقض حقوق کودکان توسط دولت امریکا ارائه داد. 

این استاد دانشگاه  با بیان اینکه بیش از نیم قرن است که مسئله "حقوق بشر" به عنوان یک ابزار فشار از سوی امریکا علیه دشمنان و رقبای این کشور استفاده می‌شود گفت: کشورهایی که به هر نحوی در تقابل با امریکا قرار دارند، خود به خود و بدون هیچ مدرکی، متهم به نقض حقوق بشر می‌شوند. به بیان دیگر، هر کشوری که امریکا با آن مشکل دارد، به عنوان ناقض حقوق بشر معرفی می‌شود. 

وی ادامه داد: علاوه بر این، مسئله حقوق بشر به عنوان یک اهرم فشار برای اعمال تحریم‌ها علیه دشمنان امریکا نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. این در حالی است که شهروندان امریکایی بیشترین فشار را در امر نقض حقوق بشر تحمل می‌کنند.

ایزدی با تاکید بر اینکه مقوله نقض حقوق بشر یکی از راهبردهای سیاست‌خارجه امریکا است گفت: امریکا که ادعای حمایت از حقوق بشر دارد نه ‌تنها علیه مردم دیگر کشورها فعالیت‌های ضد حقوق بشری انجام می‌دهد، بلکه نسبت به مردم خودش نیز همین سیاست را دارد. در واقع می‌توان گفت اولین قربانیان حقوق بشر امریکایی، مردم امریکا هستند.

وی ادامه داد: اقلیت‌هایی که در این کشور زندگی می‌کنند، به شدت از طرف دولت امریکا تحت فشار قرار دارند. در صفحات تاریخ مشاهده می‌کنیم که چگونه سرخ‌پوست‌ها توسط امریکائیان قتل‌عام شدند و سیاه‌پوست‌هایی که به بردگی گرفته شدند. این همه نشان می‎دهد که در داخل مرزهای امریکا هم مردم آن کشور از سیاست‌های حقوق بشری امریکا مصون نیستند و تحت فشار شدید سیاست‌های ضدحقوق بشری به سر می‌برند.

این استاد دانشگاه گفت: یکی دیگر از نمودهای نقض حقوق بشر توسط امریکا، به عدم رعایت حقوق کودکان توسط این کشور مربوط می‌شود. با وجود اینکه حقوق کودکان، از جمله مهم‌ترین حقوق ابتدایی است‌ و همه کشورها نیز به آن معترف‌اند، اما علی‌رغم تبلیغات سنگین امریکا در مورد حقوق بشر، ایالات متحده تنها کشوری است که کنوانسیون حمایت از حقوق کودکان را امضا نکرده است. این درحالی است که همه کشورها عضو کنوانسیون حمایت از حقوق کودکان هستند، چرا که حقوق کودکان، یک حق ابتدایی است.

وی افزود: البته امریکایی‌ها هم به این موضوع واقف هستند اما گستره وسیع نقض حقوق کودکان که در امریکا جریان دارد، در عمل مانع از آن می‌شود که امریکا به این کنوانسیون بپیوندد.

ایزدی بیان داشت: طی سال‌های اخیر هم دولت امریکا برای تحقق سیاست‌های ضدمهاجرتی خود، طرح جدایی فرزندان از خانواده‌های مهاجر را پیاده‌سازی کرد و این طرح را به عنوان یک ابزار فشار و ابزار تنبیهی قرار داد. درحالیکه این مهاجرت‌ها به دلیل فشار استعماری است که طی سال‌ها توسط ایالات متحده در امریکای جنوبی و امریکای مرکزی اعمال شده است.

این کارشناس روابط بین‌الملل با اشاره به نقض حقوق بشر توسط آمریکا در سایر حوزه‌ها گفت: در حوزه فرهنگی-اجتماعی نیز امریکا به نقض حقوق بشر پرداخته و مشکلات زیادی را برای کودکان و مردم به وجود آورده است. در این زمینه می‌توان به تولید فیلم‌های مستهجن اشاره کرد. 

وی تاکید کرد: امریکا بیشترین محتوای مستهجن (عکس، فیلم، و... ) را در دنیا تولید می‌کند. درآمد صنعت فیلم‌های مستهجن در امریکا تقریبا 15 میلیارد دلار تخمین زده می‌شود که از این مبلغ هنگفت، چهار میلیارد دلار آن مربوط به محتوای مستهجن نسبت به کودکان است.

ایزدی افزود: نگاهی به قوانین امریکا نشان می‌دهد که این قوانین تنها به نفع یک درصد از افراد جامعه نوشته شده است. بنابراین نقض حقوق بشر توسط دولت امریکا با هدف تامین منافع آن یک درصد از جامعه است.

irdc.ir/fa/news/3092

فتح خرمشهر نقطه عطف تاریخی است

فتح خرمشهر نماد قوی شدن و مظهر خودباوری ملی/نقطه عطف تاریخی

فتح خرمشهر نقطه عطف تاریخی است

به مناسبت سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر

فتح خرمشهر فقط فتح آب‌وخاک نیست، بلکه این فتح بزرگ، مظهر قوی شدن، خودباوری ملی و ظهور و بروز تفکر، انگیزه و استعداد جوانان مکتب اسلام است.

به گزارش خبرنگار مهر، یحیی نیازی محقق و پژوهشگر، به مناسبت سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر متنی را به نگارش درآورده و در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است که در ادامه می‌آید:

۳۱ شهریورماه سال ۱۳۵۹ ه. ش نیروهای ارتش صدام با تجاوز به مرزهای جمهوری اسلامی ایران، حدود سی هزار کیلومترمربع از خاک کشور را به اشغال خود درآوردند. رژیم بعثی صدام با تصمیم و طرح قبلی و با هدف براندازی نظام نوپای جمهوری اسلامی، جنگی تمام‌عیار را علیه ایران آغاز و صدام حسین معدوم در برابر دوربین‌های تلویزیون عراق قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را ملغی اعلام و جنگی نابرابر را در شرایطی به ایران تحمیل کرد که کشورمان از جانب استکبار جهانی به‌ویژه آمریکا تحت فشارهای متعدد و شدیدی قرار داشت. همزمان در داخل نیز بقایای رژیم گذشته و گروه‌های وابسته به غرب و شرق با ایجاد جوی مسموم ازجمله ترور شخصیت‌های تأثیرگذار انقلابی، تخریب و ایجاد غائله‌های پی‌درپی باعث رعب و وحشت در بین مردم شده درصدد تضعیف انقلاب اسلامی بودند.

آغاز پیروزی انقلاب و تنظیم و تثبیت نظام جدید باعث شده بود که کشور هیچ‌گونه آمادگی برای پذیرش یک جنگ تمام‌عیار را نداشته باشد. اما صدام با چراغ سبز برخی قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای و به‌منظور استفاده از یک فرصت تاریخی، جنگی ناخواسته را تحمیل کرد که با هدایت‌ها و رهبری‌های حکیمانه امام خمینی، کشور توانست خود را پیدا کند و فرزندان راستین انقلاب اسلامی ضمن پایان دادن به اقدامات کور گروهک‌های نفاق و ایادی استکبار در داخل، خود را به سرزمین‌های مورد هجوم دشمن رسانده و با دلاور مردی در هشت سال جنگ نابرابر با حماسه‌آفرینی‌ها و رشادت‌های خود، دستاوردهایی را به ارمغان آوردند که چشم طمع بیگانگان به این مرز پرگهر کور شد. دوران سراسر حماسه و ایثار دفاع مقدس پر از راز و رمزها و ابعاد گوناگونی است که بررسی هرکدام برای امروز و آینده کشور پندآموز و گره‌گشا بوده و مسیر قوی شدن ایران اسلامی را هموار خواهد کرد.

در ابتدای وقوع جنگ تحمیلی صدام علیه ایران، وجود اختلاف و تفرقه از عرصه تصمیم‌سازی تا مراحل اجرایی در مسائل سیاسی، دفاعی و نظامی منجر به بروز نابسامانی و بی‌ثباتی در داخل کشور و عدم تحرک بازدارنده و پشیمان کننده در میادین نبرد شده بود. چنین وضعیتی به‌طور نسبی تا پایان سال اول جنگ ادامه داشت و مقاومت‌های مردمی و نیروهای مسلح سد پیشروی و توقف دشمن را به دست آوردند. اما بعد از پس از عزل و فرار بنی‌صدر که با اتخاذ سیاست‌های ستیزه‌گرایانه، ناهماهنگ و مقابله جویانه‌اش، منجر به بروز تشتت و شکاف در اداره امور کشور شده بود و به‌طور مشخص بر مقاومت مردم و نیروهای مسلح در جبهه‌های جنگ تأثیر منفی گذاشته بود. با ایجاد هماهنگی بین ارتش و سپاه، طراحی و اجرای نبردهای مشترک نیروهای مسلح، شکل جدیدی از تلاش‌ها در جبهه‌های جنگ با انجام عملیات‌های ثامن‌الائمه (ع) و طریق‌القدس به دنبال داشت.

فتح خرمشهر یک نقطه عطف مهم و تاریخی در دوران دفاع مقدس است که علاوه بر دستیابی به یک پیروزی بزرگ سیاسی- نظامی، همواره می‌تواند به‌عنوان یک عامل مهم و تأثیرگذار تاریخی بر تقویت انسجام ملی و مظهر خودباوری ملی مورد توجه قرارگرفته است.

در پی موفقیت عملیات شکست حصر آبادان تحت عنوان ثامن‌الائمه (ع) که در ابتدای سال دوم جنگ اجرا شد و مهم‌ترین تحول نظامی تا آن زمان بود، زمینه‌های لازم برای صورت‌بندی و تدوین راهبرد دفاع با هدف آزادسازی مناطق اشغال‌شده به دست نیروهای صدام فراهم شد. جبهه ایران با اعتماد به خودباوری جوانانش و تقویت وحدت و انسجام ملی با طراحی و اجرای ۴ عملیات پیروز در سال دوم جنگ، توانست ضمن تغییر شرایط به نفع ایران، اراده و خودباوری جوانانش را به رخ جهانیان بکشد. رزمندگان ایران با اجرای موفقیت‌آمیز عملیات‌های بزرگ ثامن‌الائمه (ع)، طریق‌القدس، فتح‌المبین و بیت‌المقدس ضمن تحمیل اراده به دشمن و شکست دادن راهبرد «جنگ سریع و کوتاه‌مدت» صدام، توانستند در یک بازه زمانی کوتاه پیروزی‌های دلچسبی را به ارمغان آورده و بذر امید را در جامعه بکارند. شاه‌بیت این پیروزی‌های دلچسب که اکنون با عنوان «دوره آزادسازی سرزمین‌های اشغالی» مشهور است، «فتح و آزادسازی خرمشهر» پس از ۱۹ ماه اسارت بود.

خرمشهر که در همان ابتدای جنگ، پس از یک دوره مقاومت ۳۴ روزه جانانه، رزمندگان و جوانان خرمشهری، با بی‌تدبیری‌های بنی‌صدر سرانجام در اوایل آبان ماه ۱۳۵۹ به اشغال دشمن درآمده بود، در سوم خردادماه ۱۳۶۱ به دست رزمندگان مردمی و نیروهای مسلح ایران آزاد و موجی از امید، خودباوری، شادی و غرور در کشور ایجاد کرد.

فتح خرمشهر یک نقطه عطف مهم و تاریخی در دوران دفاع مقدس است که علاوه بر دستیابی به یک پیروزی بزرگ سیاسی- نظامی، همواره می‌تواند به‌عنوان یک عامل مهم و تأثیرگذار تاریخی بر تقویت انسجام ملی و مظهر خودباوری ملی موردتوجه قرارگرفته و به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین عناصر شکل‌دهنده تاریخ مقاومت ملت ایران برای قوی شدن کشور موردتوجه عموم مردم و تصمیم‌گیرندگان قرار گیرد. چراکه پیروزی ایران در سلسله عملیات‌های انجام‌شده برای آزادسازی مناطق اشغال‌شده به دست نیروهای صدام، با فتح خرمشهر به اوج رسید و دنیا در برابر عظمت و اراده ملت ایران سر تعظیم فرود آورد.

به همین دلیل موضوع فتح خرمشهر در سوم خردادماه ۱۳۶۱ نه‌فقط به‌عنوان یک پدیده تاریخی که به‌عنوان مبدأ تحولات تاریخی در محیط ملی ایران، منطقه و جهان تأثیرات شگرفی را به‌جای گذاشت. با فتح خرمشهر اقتدار ایران قوی به نمایش گذاشته شد، جهان صدای ایران را شنید، از پیروزی قطعی صدام ناامید شد و به جوانان برومند این مرزوبوم و شهیدان و ایثارگران سرافراز آن ادای احترام کرد.

فتح خرمشهر، درعین‌حال یک پدیده مهم تاریخی است که در شرایطی خاص و در نبردی نابرابر توانست، بخش وسیعی از جامعه ایران را به تغییر و تحول وادار نماید. به‌علاوه این اتفاق تأثیرگذار و این تحول ماندگار در مقطع زمانی و مکانی عینیت یافت که جامعه ایران به‌شدت به خودباوری و ثمره و پیامد مثبت آن احتیاج داشت. از طرفی دشمن با همه قوا در تلاش بود که بعد از ناکامی‌اش در تحقق اهداف راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی، با تداوم اشغال خرمشهر امتیازی مهم را به‌عنوان برگ برنده را نزد خود حفظ نماید. صدام و حزب بعث بر آن بودند تا با استمرار اشغال خرمشهر هم افکار عمومی عراق را در مورد بهای سنگین شروع جنگ و تجاوز به خاک ایران مدیریت کنند و هم برای استمرار حمایت اربابان خود پاسخ مستدلی داشته باشند. بر همین اساس فتح خرمشهر اقدامی بسیار سخت و پرماجرا بوده که فقط در سایه اتکا به قدرت لایزال الهی و توجه به انگیزه‌های متراکم جوانان کشور محقق شد. زیرا ارتش صدام با استفاده از استحکامات بی‌شمار، احداث دژهای مستحکم و گسیل نیروی‌های زرهی و ادوات جنگی فراوان برای پس ندادن خرمشهر بشدت سرمایه‌گذاری کرده بود، اسارت نزدیک به ۲۰ هزار نیروی ارتش بعثی صدام در عملیات بیت‌المقدس و روز فتح خرمشهر گواه این سرمایه‌گذاری فراوان و هزینه‌های هنگفت است.

فتح خرمشهر فقط فتح آب‌وخاک نیست، بلکه این فتح بزرگ، مظهر ظهور و بروز تفکر، انگیزه و استعداد جوانان مکتب اسلام است که سرداران بزرگی چون سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی را به جهان اسلام معرفی کرد.

فتح خرمشهر باعث تغییر معادلات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی مهمی در داخل کشور، محیط منطقه‌ای و بین‌المللی شد. بنابراین فتح خرمشهر به‌عنوان پدیده‌ای تاریخی، موضوعی نیست که بیاید و بگذرد و با گذر زمان فراموش شود، بلکه این حادثه مهم تاریخی همچنان در تاریخ پرافتخار ملت ایران دوام خواهد داشت و اثراتش در حافظه مردم تا ابد باقی خواهد ماند. امروز هر ایرانی آزاده‌ای فتح خرمشهر را نماد سرافرازی و سربلندی ملتی می‌داند که در اوج تحریم‌های ظالمانه با قوی شدن و در سایه خودباوری ملی توانست از یک پیچ مهم تاریخی با موفقیت عبور کند و نسل‌های حال و آینده ایران همواره به فاتحان این پیروزی بزرگ ادای احترام خواهند کرد. فتح خرمشهر فقط آزادسازی سرزمین نیست بلکه به نمایش گذاشتن اقتدار و خواست و اراده ملتی است که به‌رغم تحمل شرایط سخت، تحریم شدید در همه ابعاد نظامی، اقتصادی و سیاسی، شکل‌گیری هویت تاریخی جدیدی را، به ارمغان آورد. محصول فتح خرمشهر شکل‌گیری اندیشه و اراده و عزم جوانان ایران برای فائق آمدن بر مسائلی است که ناممکن بوده و امروز بخش‌هایی از آن در محور مقاومت کشورهای اسلامی رشد یافته و شکوفا شده است.

فتح خرمشهر فقط فتح آب‌وخاک نیست، بلکه این فتح بزرگ، مظهر ظهور و بروز تفکر، انگیزه و استعداد جوانان مکتب اسلام است که سرداران بزرگی چون سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی را به جهان اسلام معرفی کرد.

فتح خرمشهر؛ ظهور قوی شدن و شکست متجاوز

با گذری اجمالی بر حوادث سال دوم جنگ و شروع آزادسازی سرزمین‌های اشغالی به دست جوانان رزمنده ایرانی، قدرت طرح‌ریزی، اجرا و به منصه ظهور گذاشتن تفکر انقلابی و جهادی مشهود است. پس از اینکه ملت ایران معادلات منطقه‌ای و جهانی را با حضوری تأثیرگذار در جبهه‌های نبرد بر هم زدند و رژیم صدام در عملی کردن راهبرد خود، یعنی جنگ سریع و محدود که با هدف کسب پیروزی سریع و دست‌یابی به اهدافش با شکست مواجه شد و نتوانست به براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران و تجزیه خوزستان دست یابد، هدف محدودتری را انتخاب کرد تا بتواند شرایط خود را به جمهوری اسلامی تحمیل کند. به همین دلیل حفظ اشغال خرمشهر و تداوم محاصره آبادان به‌عنوان منطقه‌ای بسیار حائز اهمیت برای صدام حیاتی بود، اما پس از اینکه زمینه رشد تفکر انقلابی و اتخاذ تدابیر جدید و بروز تحول و ابتکار عمل در طرح‌ریزی و اقدامات نظامی هموار شد و امکان هماهنگی سپاه و ارتش و نزدیکی این دو سازمان میسر گردید، تحولی عظیم در مدیریت و فرماندهی جنگ به وجود آمد، طوری که در سال دوم جنگ و پس از عزل بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا، در طول ۹ ماه، چهار عملیات بزرگ با موفقیت به اجرا درآمد که ۸۶۰۰ کیلومترمربع از مناطق اشغالی آزاد و در پی آن دشمن ناچار به تخلیه ۲۵۰۰ کیلومترمربع دیگر از مناطق اشغالی شد. چهارمین و بزرگ‌ترین عملیات از سلسله عملیات آزادسازی مناطق اشغالی، عملیات بیت‌المقدس بود که با اجرای آن بیش از ۵۰۰۰ کیلومترمربع از مناطق اشغالی آزاد و تحول سیاسی و نظامی عظیمی به نفع جمهوری اسلامی پدید آمد.

تجزیه‌وتحلیل نظامی و سیاسی عملیات بیت‌المقدس و نتایج آن به‌خوبی نشان می‌دهد که این حادثه تاریخی توانست در آن مقطع زمانی درس بزرگ تاریخی را به جهان بدهد تا هیچ‌گاه به فکر تهاجم مجدد به این سرزمین نباشند.

تلاش برای طرح‌ریزی و اجرای عملیات بیت‌المقدس در موقعیت بسیار حساسی انجام شد؛ وضعیت داخلی کشور با انهدام بقایای ضدانقلاب به‌تدریج رو به بهبودی و ثبات پیش می‌رفت. اوضاع منطقه نیز به دلیل نگرانی آمریکا از نتایج ناشی از پیروزی ایران بر ارتش صدام، به‌گونه‌ای آشکار ملتهب بود، ضمن این‌که مناسبات اعراب و اسرائیل با آمادگی اسرائیل برای تهاجم به جنوب لبنان، در وضعیت حساسی قرار داشت. در چنین موقعیتی، بی‌گمان، نتیجه عملیات بیت‌المقدس برای ایران، منطقه و عراق بسیار سرنوشت‌ساز و تعیین‌کننده بود، لذا سرعت عمل در اجرای این عملیات بسیار با اهمیت و مؤثر بود. زمینه اجرای عملیات بیت‌المقدس متأثر از نتایج سلسله عملیات‌های پیشین بود که با شکستن حصر آبادان آغاز شد و پس‌ازآن نیز ادامه یافت. این نتایج عبارت بودند از:

۱- انهدام بخش وسیعی از نیروی زمینی دشمن.

۲- آزادسازی بخش مهمی از مناطق اشغالی در منطقه جنوب کشور.

۳- آزادسازی نیروهای پدافندی خودی از مناطق اشغالی.

۴- افزایش توانایی نیروهای خودی در طرح‌ریزی و اجرای عملیات.

۵ - افزایش تسلط اطلاعاتی بر دشمن. ۱

فتح خرمشهر به‌عنوان یک پدیده ماندگار تاریخی و به‌عنوان یک درس عملی نشان داد که ملتی با وجود تحریم‌های ظالمانه و کم‌سابقه و با کم‌ترین تجهیزات و امکانات، در سایه اعتماد به نسل جوان با انگیزه و توجه به فرمان رهبرش توانست بر تمام قدرت‌های پشتیبانی‌کننده صدام غلبه کند و یک پیروزی مهم، تاریخی و عبرت‌آموز را به دست بیاورد. این فتح بزرگ به‌طور خلاصه مرهون تحقق علل و عواملی بود که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از:

۱. تقویت وحدت و همدلی سیاسی و اجتماعی در کشور.

۲. سرعت بخشیدن به اقدامات نظامی و عملیاتی با به‌کارگیری تفکر جهادی و انقلابی

۳. تلاش مضاعف برای تحقق منویات مقام معظم رهبری حضرت امام خمینی (ره)

۴. انسجام و وحدت مثال‌زدنی نیروهای ارتش و سپاه و استفاده از ظرفیت‌های دانش، تجربه و عمل انقلابی.

۵. تقویت بصیرت و شناخت عموم جامعه در مورد مکر و نیرنگ دشمن و توجه به توان داخلی به‌جای دل بستن به اردوگاه استکبار

۶. اتخاذ راهبرد تفکر انقلابی در صحنه نبرد و پیروزی این تفکر بر تفکر لیبرال‌های غرب‌زده.

۷. ظهور و بروز استعدادهای نهفته بر محور خودباوری ملی و فراهم شدن زمینه برای به منصه ظهور رسیدن نبوغ جوانان و رزمندگان با شناخت توانمندی‌های آنان

۸. صبر و استقامت و ایستادگی بی‌نظیر ملت و رزمندگان در برابر همه مشکلات موجود آن زمان.

 

نتیجه:

با فتح خرمشهر خودباوری ملی به اوج خود رسید و یک حادثه تاریخی کم‌نظیر اتفاق افتاد و ملت ایران با سربلندی از مقابله با اردوگاه استکبار جهانی بیرون آمد. حلاوت و شیرینی فتح خرمشهر در سایه خودباوری ملی همواره باعث سربلندی ملت ایران خواهد بود. اگر در این زمان و در سال جهش تولید نیز بخواهیم آن سربلندی‌ها را تکرار کنیم و تحقق‌بخش منویات مقام معظم رهبری که فرمودند «خرمشهرها در پیش هستند» شده و شاهد فتوحات ماندگار در صحنه‌های اقتصادی، دفاعی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و… باشیم توجه به مؤلفه‌های پیروزی‌بخش در زمان فتح خرمشهر راهگشاترین مسیر خواهد بود.

برای فتح خرمشهرهای دیگر هم توجه به مؤلفه‌هایی چون «وحدت و همدلی سیاسی و اجتماعی، سرعت بخشیدن به اقدامات موردنیاز در همه حوزه با به‌کارگیری تفکر جهادی و انقلابی، استفاده از ظرفیت‌های موجود داخل کشور و تبدیل مزیت‌های نسبی به مزیت‌های رقابتی به‌ویژه در حوزه اقتصاد و معیشت مردم، تقویت بصیرت و شناخت عموم جامعه در مورد مکر و نیرنگ دشمن و توجه به توان داخلی به‌جای دل بستن به اردوگاه استکبار، تقویت خودباوری ملی با میدان دادن عملی به جوانان و درنهایت صبر و استقامت و ایستادگی در مبارزه بی‌امان با دشمن در جنگ اقتصادی، سیاسی و…» ضروری و اجتناب‌ناپذیر است. بدون تردید توجه عملی و رفتاری از سوی مسئولان و آحاد ملت به مؤلفه‌های یادشده، قدرت بخش و اقتدار آفرین و قوی کننده ملت ایران در همه زمینه‌ها به‌ویژه در سال «جهش تولید» و آینده این مرزوبوم خواهد بود.

۱. عملیات بیت‌المقدس، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تهران ۱۳۸۲، صص ۱۵ و ۱۶


منبع: mehrnews.com/news/4928630

قاچاق ملکه‌ زنبور خارجی به ایران

ملکه‌ زنبور خارجی قاچاقی به ایران وارد می‌شود

مدیرعامل صندوق حمایت از توسعه زنبورداری کشور گفت: ملکه‌ زنبور عسل از کشورهای ایتالیا، چین، آلمان به صورت قاچاق به ایران وارد می‌شود و نگرانی از شیوع بیماری را بیشتر کرده است.

قاچاق ملکه‌ زنبور خارجی به ایران

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، بهزاد بانکی‌پور مدیرعامل صندوق حمایت از توسعه زنبورداری امروز در نشست خبری به مناسبت روز جهانی زنبور عسل، گفت: ملکه‌های اصلاح‌شده زنبورعسل در کشور بهره‌وری مناسبی ندارند و باید اصلاح شوند و یا از خارج وارد شوند. 

وی افزود: در سالهای گذشته ملکه‌های خارجی از کشورهای ایتالیا، چین و آلمان به صورت قاچاق به ایران می‌آیند و این نگرانی را ایجاد کرده که بیماری در کلونی‌های زنبورعسل بیشتر شود. 

وی در پاسخ به سؤال خبرنگار فارس که چه مانعی سر راه اصلاح ملکه‌ها در داخل کشور وجود دارد، گفت: نخست اینکه زمان‌بر است و بعضی موقع تا بیست سال طول می‌کشد. دوم اینکه اعتبارات کافی برای اصلاح ملکه‌ها داده نمی‌شود.

بانکی‌پور افزود: دولت باید تصمیم بگیرد یا برای اصلاح ملکه‌ها بودجه دراختیار قرار دهد و یا تصمیم به واردات کند، اما ادامه قاچاق به نفع کشور نیست. 

این مسئول همچنین گفت: زنبورداران کشور طبقه‌بندی نشده‌اند و حمایت‌ها از آنها نیز شفاف نیست. برخی چندین نسل کارشان زنبورداری است و برخی در کنار سایر کارهایشان چند کلونی زنبور دارند و حمایت از آنها باید مرزبندی شود. 

بانکی‌پور در پاسخ به سؤال خبرنگار فارس که چه موانعی سر صادرات عسل در کشور وجود دارد، گفت: به دلیل نبودن استاندارد باقیمانده‌های دارویی و سموم در سالهای گذشته، صادرات موفقی نداشتیم و این مسئله بزرگترین چالش در کشور بود. اما قرار شده سازمان دامپزشکی کشور مدیریت باقیمانده‌ها را اجرایی کند. 

وی در ادامه، تحریم‌ها و نبودن سرمایه‌گذاری در ایجاد تیم‌های تخصصی برای بازاریابی و صادرات را نیز مانع دیگر صادرات عسل عنوان کرد.

سند ملی ارتقای کیفیت عسل ایران تدوین می‌شود

به گفته بانکی‌پور، سند ملی ارتقای کیفیت عسل ایران تدوین می‌شود و در این زمینه وزارت جهاد کشاورزی و سازمان ملل متحد همکاری داشته‌اند. 

بانکی‌پور گفت:‌ برنامه صندوق این است که از تک‌محصولی خارج شویم ودر سالهای گذشته روی تولید ژل رؤیان، تولید زهر زنبور کارهای ویژه‌ای انجام شده و به زودی دانش استحصال ماده مؤثره زهر زنبور توسط مؤسسه واکسن و سرم‌سازی رازی رونمایی می‌شود. 

وی تأکید کرد: در دانش استحصال ماده مؤثره زهر زنبور، سازمان ملل متحد نیز همکاری داشته است. 

به گفته بانکی‌پور، بنیاد بهره‌وری تولید عسل نیز سال گذشته تأسیس شده و در آینده با استفاده از دانش‌های نوین، بهره‌وری و تولید عسل در کشور افزایش خواهد یافت.


farsnews.ir/news/14000228000667

bavafasha.blogfa.com

آدرس همين سايتي كه مي بيني هستش.....يا حفظش كن يا كه جايي بنويس ...نوشتي آفرين . .خوش بگذره.

عربستان سعودي



عربستان سعودي يا حجاز در تقسيمات اداري و جغرافيائي امروز به خطه ساحلي غربي عربستان اطلاق ميشود;


که در کنار درياي سرخ از عسير (در جنوب ) تا منتهي اليه خليج عقبه (در شمال ) تقريباً بطول هزار و سيصد کيلومتر ممتد شده و عرض آن در پشت ساحل به طرف داخله عربستان تقريباً از 180 تا 275 هزار گز است و محدود است از خاور به خليج فارس و از باختر به درياي سرخ و از شمال به اردن و عراق و از جنوب به يمن و حضرموت و عمان و 895 هزار ميل مربع مساحت دارد.خطه حجاز يا عربستان مرکب از دو منطقه طبيعي است :قسمت شرقي که کوهستاني است به عربي ، نجد گفته ميشودو ديگري غربي که پست و هموار است در طول ساحل ، تهامه ناميده ميشود. شهرهاي مکه و مدينه در قسمت هموار واقع است . حجاز داراي سلسله کوهها است و آنجا بارندگي بسيار کم است ولکن در سواحل آن نسبةً باران زياد است . آبگير شهرهاي آن همه از سيل هاي زمستاني است . شهرهاي مهم اين کشور: رياض ، ظهران ، مدينه است . اين کشور داراي منابع نفت سرشار است و نفت مهمترين منبع درآمدآن محسوب ميشود و از راه حاج ّ که به زريات مکه معظمه ميروند نيز ساليانه درآمد قابل توجهي دارد. در نواحي شمالي عربستان سعودي به سبب بودن آب ، باغها و قراء مسکوني بسيار است و آنجا حبوب و سبزيجات نيز کاشته مي شود. شغل مردم نواحي ديگر تربيت احشام و گله داري و شترداري است . نوع حکومت اين کشور اکنون سلطنتي موروثي است و از خانواده شريف اند. منصب شريف مکه از مناصب محترم دولت عثماني بود. در سال 1908 م . که دولت عثماني به صورت حکومت مشروطه سلطنتي درآمد. شريف حسين بن علي را حاکم مکه نمود و سرانجام به سال 1916 استقلال يافت و شريف حسين بعنوان پادشاه آن سرزمين شناخته شد لکن ديري نپائيد که حکومت وي به دست عبدالعزيزبن سعود منقرض گرديد و خود رسماً پادشاه آن سرزمين شد و در تاريخ 1932 بر تمام سرزمين حجاز تسلط يافت و سرزمين خود را بنام المملکة العربية السعودية اعلام کرد وي فرزند خود اميرسعود را در 1352 ه' . ق. به ولايت عهد منصوب کرد و در هشتم ربيعالاول 1373 ه' . ق. درگذشت و ولي عهد او بنام «ملک سعود» بر تخت نشست و بعد از او ملک فيصل ، برادر او. جمعيت اين کشور در حدوددو ميليون و نيم است که عده اي از آنها شهرنشين اند اما زندگي اکثر آنها هنوز بر اساس صحرانشيني است و اينان طوائف و قبائل مختلفي تشکيل ميدهند که مهمترين آنها عبارتند از: مطير، عتيبة، بني سليم ، قريش ، هذيل ، ثقيف ، البقوم ، عدوان ، بني حارث ، بني لحيان ، بني سعد، جحادلة، نخاولة. رجوع به عربستان و رجوع به حجاز شود


اپوزیسیون Opposition


 اپوزیسیون Opposition


اصطلاح اپوزیسیون Opposition در عرصه‌های گوناگون: فلسفی، علمی، ستاره شناسی، اجتماعی، ادبیّات، آناتومی، و دانش سیاست، بکار گرفته شده و در هرحوزه معنی و مفهوم ویژهء بخود را داراست.
مفهوم اپوزیسیون در لاتین از واژهء اپوزیتیو،
Oppositioگرفته می‌شود و حالت رو در روی هم قرار گرفتن و در مقابل همدیگر ایستادن را تجسم و تداعی می‌کند. از قرن شانزده در ادبیات آلمانی که در آغاز آنرا درحوزهء ستاره شناسی و هنر سخن رانی بکار گرفته شده است، مفهوم مخالف و متضاد بودن را به آن نسبت داده‌اند. Jean Bodin 1530–1596م. فیلسوف، تئوریکر، حقوقدان دولتی کشور فرانسه، بنیانگذار و طرفدار ساختار دولتی مطلق گرای پادشاهی و الیگارشی اشرافی، در تاریخ دانشِ دولت شناسی، اپوزیسیون را انجمن و ارگانی می‌نامید که در مقابل قدرت سیاسی متمرکز دولت عرض اندام می‌کرد. در انگلستان از اواسط قرن هیجده اپوزیسیون به یک سازمان و یا حزب سیاسی سازمان یافتهء پارلمانی که در خدمت سیستم حکومتی آن کشور هست گفته شده است.
در دانش سیاست از اپوزیسیون چنین برداشت می‌شود که: هرگاه نقطه نظرات و دیدیگاه و موضع گیری‌های یک گروه، سازمان، حزب، با کارکرد و برنامه‌های سیاسی پوزیسیون (حاکمیّت)، همخوانی و همسویی نداشته باشد و در بسیاری از موارد و مواقع درست با هم در تضاد مطلق هستند.
به عبارتی کوتاه اپوزیسیون به کسی و یا به گروهی می‌گویند که افکار و برنامهء سیاسی و عملکردی غیر از حکومتِ حاکم داشته باشد.
در برنامهء عملی و عینی تنها در یک ساختار لیبرال دموکرات با وجود یک حاکمیّت و سیستم پارلمانی وابسته به آن هست که اپوزیسیون معنی و مفهوم پیدا و اظهار وجود می‌کند. بنابراین می‌توان تعاریف مختلفی را از اپوزیسیون در تعریف ماهیّت و برنامه‌ای خویش، در سنجش توان سیاسی، در تناسب مقایسهء وظیفه و چگونگی رابطه اش با مرکز قدرت، در انتخاب مکان فعالیّت و سیاست پردازی، در گزینهء اقشار و پایگاه طبقاتی می‌دان فعالیت خود، مرزبندی و تمایز دیدگاه و برخورد برخاسته از آن با ارگان دولت، انتخاب جهت و عرصه‌های سیاسی و چگونگی روش مبارزاتی مناسب با آن بیان کرد.
در مرحلهء پراکتیک، اپوزیسیون در یک سیستم لیبرال دموکرات به آن دسته از احزاب، سازمانها، و نهادهای گوناگون گفته می‌شود که از سوی گزینشگران برگزیده شده‌اند و در پارلمان حضور و مشارکت دارند، اما در حاکمیّت نیستند و در صورت عدم برخورداری از حق وتو، در نتیجه در تصمیم گیریهای دولتِ وقت مؤثر واقع نمی‌شوند.
وظیفهء سیاسی اپوزیسیون در صورتیکه بدون واسطه و یا با واسطه در سیاست و برنامه‌های ساختار دولت تأثیرگذار نباشد، کنترل مسیر حرکت‌های سیاسی حاکمیّت و پارلمان، برابر با موازین قوانین مندرج در قانون اساسی و در ابعاد لازم دیگر هست، از سویی دیگر همزمان و موازی با این عمل خویش، کوشش دارند که برنامهء سیاسی طبقه و یا گروهی از جامعه را که نمایندگی می‌کنند، در پارلمان همچنان مطرح و پیگیرانه از آن دفاع و آنرا در جامعه هم تبلیغ و به شهروندان ارائه دهند، با این هدف و منظور که با کسب اعتبار سیاسی از سوی شهروندان، خود را به آلترناتیو و یا به جانشینی حاکمیّت وقت تبدیل کنند.
با وظیفهء خطیر سیاسی‌ایی که اپوزیسیون در پارلمان دارد و تلاش در تبدیل خود به یک آلترناتیو برتر از حکومتِ وقت دارد، که پیش شرط این موفقیّت، ارزیابی مثبت از چگونگی فعالیّت‌های سیاسی و بارآوری آن از طرف تودهء مردم، و یا با ارزشگزاری آنها بر کمیّت و کیفیّت کالایی که اپوزیسیون تاکنون در بازار سیاست به معرض نمایش گذاشته و به شهروندان فروخته است، و اینک با بازتاب رأی و داوری همین اقشار گوناگون جامعه، برگهء مأموریت را برای تشکیل حکومت جدید بدست اپوزیسیون می‌دهد، در می‌یابیم که وجود و توانایی‌های دانش سیاسی و مواضعی را که در مقابل حاکمیّت وقت اتخاذ می‌کند، یکی از پایه‌های اساسی دموکراسی در جوامعی است که مردم سالار اپوزیسیون ی و شایسته سالاری حاکم، و یا در راه کسبِ این جایگاه و ارزش‌های شایسته قدم برداشته است.
نقش پیگیرتر و با اهمیّت‌تر اپوزیسیون در کشورهای رشد نیافته و یا در حال رشد، در جوامعی که در حال گذار از سنّتگرایی و پسامدرن به عصر راسیونال و مدرنیته و از دیکتاتوری به دموکراسی می‌باشد، به مراتب مشکل‌تر، حساستر، هوشیارانه‌تر، با برنامه و مرزبندی رادیکالِ مشخص و روشن ، در بسیاری مواقع از خود گذشتگی است، هست.
اپوزیسیون
 با داشتن عزم راسخ مثبت و مفید و ظرفیت سیاسی و کارآمدی لازم برای تغییر و تحول، نوآوری و هدایت گری، جدی گرفتن بار مسئولیتی که خود داوطلبانه آنرا پذیرفته و یا نا خواسته وادار به پذیرش آن شده است، تحلیل درست از عملکرد حاکمیّت، از مراحل تکامل تاریخی و شرایط گوناگون سیاسی جامعهء خود و جهان امروز، اتخاذ روش سیاست دقیق با چشم انداز طولانی و آینده نگر، پیروی از تاکتیک و استراتژیک روشنگرانه و راهبردی، پای بندی به وحدت و همبستگی ملّی، استقلال و تمامیّت ارضی و منافع عمومی شهروندان کشور، صداقت در گفتار و کردار، تندرستی در افکار سیاسی، سرنوشت سازی خود را در روزگار بسیاری از مردمان دوّل دیگر به اثبات رسانده است.
اپوزیسیون با برنامه‌های دقیق سیاست ورزی خود، گاه در اندک زمانی، ملت و سرزمینی را یک قرن به جلو می‌اندازد، گهگاهی هم با مشارکت در برپایی رژیمی، تمام ساختارهای بنا شدهء مفید و آینده نگر عمومی را در هم فر می‌ریزد و پیوند کشوری و ساکنانش را آگاهانه و یا ناخواسته از تاریخ و جهان بینی و فرهنگ اصیل خود چنان جدا می‌کند، و به مناسبات اجتماعی و فرهنگی زمان 1400سال قبل قومی بیگانه آنگونه پرتاپ می‌کند، که پیامد و ابعاد فاجعه‌ای را که در عرصه‌های گوناگون ببار آورده است در تاریخ قانونمند تکاملی جوامع انسانی کمیاب، و بنا به نمای امروزی جامعهء جهانی، که دانش‌های چندگانهء پدیده شناسی را در خدمت و از تجربیات بیکرانی هم بهره مند هست، از تحلیل و تفسیر آن در مانده می‌ماند.
بی جهت نیست که در ادبیّات سیاسی بسیاری از کشورها از جمله کشور آلمان اپوزیسیون را سایهء حکومت
Schattenkabinett یا مهمتر از دستگاهِ حکومت برای پاسداری از دموکراسی، حقوق طبیعی،حقوق شهروندی و فردی، حیاتی می‌دانند.
در سیستم‌های لیبرال دموکرات، اپوزیسیون را از دو زاویه مورد ارزیابی و بررسی قرار می‌دهند: الف- تئوری‌های مختلف اپوزیسیون که در دانش سیاست وجود دارد. ب- اپوزیسیون پرنسیپ، چگونگی جایگاه و دامنهء فعالیّت و وظیفهء آن در قانون اساسی کشورها هست.
الف- تئو ری‌های اپوزیسیون و روش برخورد آن با حاکمیّت:
Kompetitiver - Opposition .1: (اپوزیسیون جانشین) با برنامه‌ها و کارکرد‌های سیاسی حکومت در زمینه‌های گوناگون مرزبندی مشخص دارد و گاه از همکاری با آن دوری می‌جوید، با مطرح و معرفی کردن برنامهء سیاسی، منشور و اساسنامه روشن و تکوین یافتهء خود به جامعه، آمادگی و نامگذاری خویش را برای جایگزینی حاکمیّت وقت و کسب قدرت سیاسی اعلام می‌دارد.
وظیفهء خود را افشاگری، روشن گری سیاستِ حکومتِ حاکم، برجسته کردن اشتباهات سیاست‌های چند گانهء درونی و خارجی آن و بازگو کردن جدی و هدفمند آنها برای طبقات اجتماعی یک کشور و حتی فراتر از مرزهای آن هست .
2.
Kooperativer - Opposition (اپوزیسیون همسو ) سعی بر آن دارد که دیدگاه و برنامه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی خود را در چهارچوب و ساختار حکومت وقت جا دهد و بنشاند، تا در تدوین و تکوین قوانین و شکل گیری برنامه‌های زیربنایی دولت وقت، مشارکت و نقشی را به نفع خود بازی کند، باشد که امکان عملی ساختن مجموعه‌ای یا حداقل چشم‌اندازی برای نایل آمدن به بخشی از اهداف سیاسی خود را امکان پذیر سازد
اپوزیسیون با انتخاب این روش سازشکارانهء خود با حاکمیّت وقت، متعهّد و مجبور است همسویی و همکاری با ساختار و سیاست‌ها و کردار‌های حکومت را بپذیرد و از انتقاد و بر خورد خشونت آمیز با حاکمیّت و یا از روش برکناری آن چشم پوشی کند. مانند فلسفهء سیاسی رفرمیسم که در جوامع دموکراتیک مرسوم هست. در ایران بینش بی اساس اصلاح طلبی که صدمات زیادی به جنبش دموکراسی خواهی وارد کرد، نمونهء روشن آن می‌باشد.
Mischformen Opposition .3  (فرم ترکیبی)، آنچه تاکنون تجربه شده است ترکیبی از دو روش بالا همزمان بوده است، به این مفهوم که اپوزیسیون در پارلمان از یک سو افشاگری، روشنگری، انتقاد از کارکرد دولت را پیشهء روزمرهء خود قرار می‌دهد، از سویی دیگر کوشش در پیشبرد اهداف و گنجانیدن برنامه‌های سیاسی خود و طبقاتی را که نمایندگی می‌کند، در قوانین زیربنایی سیاست حاکمیّت وقت است.
 Ausser parlamentarisch Opposition .4 (اپوزیسیون بیرون از پارلمان)، به آن دسته و گروه از احزاب و سازمانهایی نسبت داده می‌شود که بنا به عللی هنوز به پارلمان راه نیافته، و یا در اساس در مدّت زمانی معین مایل به حضور رسمی خود در پارلمان به مناسبت مخالفت با سیاست حاکمیّتِ وقت نیست، اما در هر شکل ممکن در مخالفت با سیاست و قدرت حاکمیّت پایدار هست، که امکان راهیابی در پارلمان را هموار کند و یا همچنان به فعالیّت خود در فضا و اجتماع بیرون از پارلمان ادامه می‌دهد.
اپوزیسیون سیاسی از دیدگاهی دیگر:
Parlamentarische - Opposition .5 (اپوزیسیون پارلمانی)، این دسته از اپوزیسیون اهداف سیاسی و میدان عملی کردن آنها را فقط در یک سیستم پارلمانی دنبال می‌کنند. سیستم پارلمانی در دیدگاه مارکسیستی، یک ارگان بورژوازی است و در برنامهء سیاسی آنها نمی‌گنجد، سیستم شورایی، با فرم حکومتی جمهوری شورایی را بعد از درهم شکستن دستگاه دولتِ نمایندهء سرمایه دار، مناسب‌ترین فرم حکومتی می‌دانند. اغلب جنبش‌های رهایی بخش و اعتراضی طبقاتی در این طیف از اپوزیسیون می‌گنجد. فلسفهء سیاسی و دیدگاه آنارشیسم با تشکیل ارگان حکومت و پارلمان و نظم برخاسته از آن مخالف هست، "پرودون" اقتصاد دان و جامعه شناس فرانسوی، بنیادگذار فلسفهء آنارشیسم، معتقد بود که حکومت و پارلمان آن محل تجمع تضادهای طبقاتی است، در نتیجه آفرینندهء همهء مشکلات اجتماعی است. Ausser parlamentarische – Opposition .6 (اپوزیسیون بیرون از پارلمان)، در مجموع آگاهانه و هدفمند تأکید و اعتقاد بر فعالیّت سیاسی بیرون از پارلمان را برای حیات سیاسی خود برگزیده‌اند، جهد و کوشش بر آن دارند که با یافتن پایگاه اجتماعی خود در اقشار گوناگون جامعه و با ارگانیزه و متحّد کردن طیف‌های ناراضی از سیاست حاکمیّت وقت و تبدیل آن به نیروی مادی مؤثر، قدرت سیاسی را بدست گیرد و یا به عنوان وزنه‌ای چشمگیر در پارلمان مشارکت فعّال داشته باشد تا به اهداف سیاسی خود جامهء عمل بپوشانند. Fundamentale - Opposition .7 (که در اساس با دولت وقت و قانون اساسی آن سازگاری ندارد)، این دسته از اپوزیسیون پیروزمندی و جایگزین کردن اهداف سیاسی خود را خارج از ساختار حکومت و قانون اساسی مربوط به آن، و خارج از نظمی را که حکومت وقت بوجود آورده پیگیری می‌کند.
در واقع خواهان تغییرات بنیادی و ساختاری در شکل حکومت و قانون اساسی آن و سایر قوانین طرح شده از طرف آن هستند، به بیانی دیگر، بر اساس تحلیل‌های تئو ریک و تجربه‌های پراکتیک که از ساختار سیستم و نتایج برآمده از عملکردهای نادرستِ مطلق گرایانه و انعطاف ناپذیر حاکمیّت در پروسه‌های گوناگون دارد، بدون ذکر و بیان چگونگی روش برکناری و یا حتی پیشگویی آن، خواهان برکناری ارگان حکومت وقت هست. بدون شک هستهء مرکزی قدرت برکناری را تودهء مردم، احزاب و سازمانها، و نهادهای مدنی گوناگون وابسته به آن، تشکیل می‌دهند.
روش برکناری یک حکومت و یا یک سیستم، در مرحلهء اول بستگی قابل توجهی به برخورد و منش دارندگان حکومتِ وقت با چگونگی واگذار کردن قدرت سیاسی، و با تغییر و تحولات دموکراتیک دارد، مضاف بر آن چگونگی فضای حاکم بر شرایط و ضوابط حاصله از تضادهای درونی جامعه بر اثر وجود لایه‌های گوناگون اجتماعی با خواسته‌های متفاوت آنها، از سویی دیگر انباشت اصلاحات و رفرمهای ضروری و زیربنایی چندگانهء صورت نگرفته و سرکوب شده در اثر دیکتاتوری حاکمیّت در پشت یک سد، که در نتیجهء آن بسته بودن فضای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی را همراه داشته است.
فاکتورهای چندگانهء دیگر که بر روش برکناری و یا تغییر یک سیستم حکومتی تأثیر گذارند عبارتند از: اتمسفر دموکراتیک کشوری، شرایط سیاسی منطقه‌ای، قاره‌ای، جهانی و روابط متقابل آنها در حوضه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیّت و منافع ملّی آنها در منظومهء گلوبال هست.
در جوامعی که فاکتورهای: رعایت حقوق بشر، حقوق شهروندی(
Bürgerrecht )، حقوق فردی(Individualism)، حقوق طبیعی( Grundrecht)، حقوق اجتماعی، انتخابات آزاد، مردم سالاری، تقسیم عمودی و افقی قدرت سیاسی دولت، سیستم فرهنگ پلورالیستی و تکثر احزاب و سازمانها، دستگاه قضایی مستقل، پاسخگو بودن دولت در برابر عامهء شهروندان را زیر بنای نظم عمومی اصولِ دموکراتیک و آزادی قرار داده است، اپوزیسیون نه فقط اجازه فعالیت، بلکه موجودیّت و حتّی ساختن و تیمار دادن، فعالیت بدون قید و شرط آن، عضوی حیاتی و انکار ناپذیر از پیکرهء دموکراسی هست، با وجود حقیقی و حقوقی اپوزیسیون هست که دموکراسی در اساس معنی و مفهوم پیدا می‌کند و دامنهء میدان رشد ارزشهای مادی و معنوی در جوامع گوناگون سنجیده می‌شود.
اپوزیسیون نظاره گر برگزیده شدهء شهروندان در پارلمان هست که درستی‌ها و موازنه‌ها را دریابد، کج دستی‌ها و کج اندیشی‌های احتمالی حکومتِ حاکم را بیاید و آنرا افشا کند. نگهبان اجرای درستِ قانون اساسی دموکراتیک و قوانین شناخته شدهء انسانی بین المللی دیگر در پارلمان هست، وکالت مستقیم شهروندان ناراضی و اقلیّت‌ها و مسئولیّت اندیشه‌ای و دیدگاهی دگر‌اندیشان را در هستهء مرکزی و اصلی ارگان قانونگذار (پارلمان) و در شاخهء اجرائی قوانین آن (حاکمیّت)، که قدرت سیاسی و همهء وزارت خانه‌ها را در اختیار دارند، به عهده و بر دوش دارد.
اپوزیسیون در رشد، بار آوری، و پویایی سیاسی و اقتصادی و فرهنگی در پارلمان و در جامعه سهم بزرگی دارد، نیروی محرکه‌ای است که به ایستایی قدرتِ سیاسی در دستِ گروه خاص و محدودی، که در نتیجهء آن زمینه‌های زیانبار و نامطلوب را در میدان‌های گوناگون سیاسی و اجتماعی هموار می‌کند، و زایش اندیشه سازی و رویش فلسفهء سیاسی متحرک موازات زمان را در جامعه مسدود می‌کند، پایانی ب

بخشد، یا حداقل در این راستا با تمام توانایی‌های خود، متعهد و با عزمی راسخ قدم بر دارد.
آنچه تاکنون به مضمون و ماهیّت اپوزیسیون پرداخته شده در فضای یک سیستم لیبرال دموکرات بوده است، بنابراین برای دستیابی به تعریف گسترده‌تری از اپوزیسیون در سیستم‌های گوناگون در سطح گلوبال کاری است بس دشوار که به تفکیک و تمایز بیشتری نیاز هست.
در کشورهای مدرن و مترقّی که دموکراسی بدون واسطه، یا نوع دموکراسی پارتی سی پاتسیون،
Partizipation Demokratie برای شهروندان امری طبیعی شده است، اپوزیسیون را گروهی از سیاست ورزان با تجربه و متخصّص با دارای نظر و اندیشهء مدرن و سازنده و حتی اپوزیسیون را گروهی از پوزیسیون(حاکمیّت) با داشتن دیدگاهی بازتر که گرایش به رادیکال دارد ارزیابی می‌کنند.
درکشورهایی که سیستم دموکراتیک ندارند و ساختار دیکتاتوری تعریف می‌شوند، اپوزیسیون جز انتقاد، مقاوت و پایداری و برخاستن در مقابل قدرت حاکمیّت در اشکال گوناگون، انقلاب و دگرگون کردن ساختار آن، راه و چاره‌ای دیگر باقی نمی‌ماند.
شتاب، شدّت، و تصویر انقلابات و عمق دگرگونی‌های آن بنا به شرایط ادوار تکامل تاریخی، گوناگون بوده است که در عصر کنونی فلسفهء خشونت زدایی از انقلابات، می‌رود که به اصلی فراگیر جهانی تبدیل شود، اما در شکل دگرگونی ابعاد گسترده‌تر،عمیق‌تر و پر محتواتری بخود گرفته است، زیرا ابزار و فناوری در تحقق یک انقلابِ زیر بنایی، فرایندهای چندی را بخدمت گماشته، از سویی دیگر ابعاد افق جهان‌بینی انسان امروز، داده‌ها و مقیاسهای هندسی و ارزشی گسترده‌تری بخود گرفته است.
بنا براین وظیفهء اپوزیسیون بنا به دیدگاه و معرفی ماهیّت خویش و سیستم‌های مختلف ساختار حکومتی که در آن به تکاپو می‌پردازد بستگی دارد. در کشورهایی که دیکتاتوری حاکم هست، انتخاب پارلمان به شیوهء دموکراتیک امکان پذیر نیست و سازمانها و احزاب اجازهء فعالیّت و ابراز نظرات خود را ندارند، که کوشندگان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مجبورند افکار و جهان بینی خود را مخفیانه ترویج، و یا در هنر، نویسندگی، شعر، تئاتر، موزیک با آگاهی به پیامد ناخوشایندی که برای آنها در پی خواهد داشت، بیان کنند.
ب- فرم و پرنسیپ‌های اپوزیسیون:
جایگاه و اشکال اقلیّت اپوزیسیون در قانون اساسی، در پارلمان و ساختار سیاسی کشورها، برخوردار بودن یا نبودن آن از حق وتو، همچنین تأثیرگذاری سیاسی آن در انواع دموکراسی‌ها، در سیستم‌های لیبرال دموکرات با یکدیگر متفاوتند که در زیر تلاش می‌شود در ظرفیت یک مقاله به فاکتور‌های برجستهء نمونه‌های سمبلیک آنها اشارتی شود و در پایان نگاهی شتابانِ مرحله‌ای به اپوزیسیون سیاسیِ میهنمان ایران بیندازیم:
1- اپوزیسیون گنجانیده شدهء محوریِ پارلمانی:
Parlamentarischen Demokratie بدون تأثیر گذاری سیاسی و بدون برخورداری از حق وتو، که فرم کلاسیک آن کشور بریتانیای کبیر هست.
2- اپوزیسیون گنجانیده شده در پارلمان مانند بریتانیای کبیر، اما با داشتن امتیاز تأثیر گذاری در امور سیاسی و با برخورداری از حق وتو، مانند سیستم کشور جمهوری فدرال آلمان.
3- فرم پرزیدنتیال دموکراسی:
Präsidentielle Demokratie که در آن شخص پرزیدنت از قدرت سیاسی بیشتری از پارلمان برخوردار هست مانند سیستم کشور فرانسه، که این نوع از دموکراسی را هم: سِمی- پرزیدنتیالِ- دموکراسی می‌نامند.
4- فرم دیگر اپوزیسیون در ایالات متحدهء آمریکا هست که آنرا یک سیستم دوآلیسم
Dualismus می‌نامند که از رقابت سیاسی بین ارگان قانون گذار( Legislativen) و ارگان اجرایی (Exekutiven) شکل می‌گیرد. ارگان قانونگذار کنگره هست که از ترکیب نمایندگان فرستاده شده از پارلمانِ ایالت‌ها(Senat) و نمایندگان شهروندان ( Repräsentanten) شکل می‌گیرد. پرزیدنت بالاترین مقام ارگان اجرایی یا Exekutiv می‌باشد.
5- مدل اپوزیسیون در یک دموکراسی بدون واسطه:
Direktdemokratie که در آن شهروندان نه از طریق نمایندگان و یا پارلمان، بلکه خود بطور مستقیم در امور سیاسی و تصویب قوانین شرکت دارند که نمونهء بارز آن سیستم کشور سوئیس هست:
جمهوری فدرال آلمان: در سیستم پارلمانی آلمان هر دسته و گروه و یا حزب و سازمانی که 5% از آراء عمومی را بدست آورد به پارلمان راه می‌یابد و به عنوان اقلیّت، حقوق آن در پارلمان به رسمیّت شناخته شده هست. اپوزیسیون در سیستم این کشور از حق کنترل روند سیاسی برخوردار هست، حق انتخاب موضوع بحث سیاسی روزانهء پارلمان را دارد، اجازه دارد دولت را هر زمان برای استیضاح فرا بخواند، گذشته از سؤال و جواب‌های حضوری و شفاهی که به در خواست اپوزیسیون در اقلیّت، در ساعت‌های معیّن صورت می‌گیرد، دولت موظف هست به سؤالات پژوهشی و روشنگری که از سوی حداقل یک چهارم نمایندگان پارلمان بصورت کتبی مطرح می‌شود جوابگو باشد. پارلمان که اپوزیسیون بخشی از آن هست می‌تواند طبق آرتیکل67 قانون اساسی، در شرایطی خاص صدر اعظم را عوض و حکومت وقت را منحل کند. هر تصمیم نظامی که حکومت و صدر اعظم بگیرد، باید پارلمان که اپوزیسیون بخشی از آن هست آنرا تأیید کند. در غیر اینصورت بی اعتبار و غیر قانونی خواهد بود. ، اپوزیسیون از حق وتوی استواری برخوردارهست
اپوزیسیون در پارلمان و در شورای عالی ایالت‌ها ( (
Bundesrat در تصویب و تغییر قوانین مشارکت فعّال دارد. حق تشکیل فراکسیونها و کموسیونهای تخصصی گوناگون برای مشورت و پژوهش در زمینه‌های گوناگون را در پارلمان و در وزارتخانه‌ها داراست. هر کدام از اعضاء شورای عالی ایالت‌ها ((Bundesrat حق دارد هر زمان که بخواهد در پارلمان به سخنرانی بپردازد و اعضاء پارلمان طبق قانون وظیفه دارند سخنان او را گوش دهند.
دو ارگان مهمّ:
 1- شورای عالی ایالت‌ها) (Bundesrat که خود طبق آرتیکل 50 قانون اساسی این کشور، ارگان قانونگذار سراسری هست و یا اغلب قوانینی که از سوی پارلمان صادر می‌شود باید به تأیید آن برسد،  2- بالاترین دستگاه قضایی کشور آلمان,(Bundesverfassungsgericht) که نیمی از قضات و حقوقدانان آن از سوی پارلمان و نیمی دیگر از سوی شورای ایالت‌ها برگزیده می‌شوند و وظیفهء نظارت بر رعایت درست قانون اساسی در پارلمان، در حاکمیّت، در سایر دستگاههای قضایی سراسری، نظارت بر فضای سیاسی احزاب و سازمانها و اجازهء فعالیّت و یا ممنوع کردن آنها مطابق با قانون اساسی، و رسیدگی به شکایات شهروندان در مورد قوانین را بر عهده دارد، هر دو ارگان بطور مستقل خارج از پارلمان و بیرون از دستگاه حکومت وقت هست، که هر کدام جداگانه از زمینه و استمرار فعالیّت و حیات اپوزیسیون در سطح سراسری پشتیبانی و دستگاه حکومت و پارلمان را پیوسته زیر نظر دارد.
مشروطهء سلطنتی بریتانیای کبیر: اپوزیسیون در سیستم و قوانین کشور بریتانیای کبیر مانند آئین نامه و قوانین رانندگی آن که در جهان فقط کشور استرالیا از آن پیروی کرده است، در مورد شکل اپوزیسیون آن در جهان بی همتا و دارای کهن‌ترین دموکراسی پارلمانی عصر جدید هست.
بر خلاف کشورهای دیگر، بریتانیای کبیر قانون اساسی از پیش نوشته شده‌ای را ندارد، و آنچه در این کشور به عنوان قانون اساسی شناخته می‌شود بیشتر قوانینی هست تجربی که با گذر زمان و بر حسب نیاز، در بین شهروندان خود بخود به شکل عادت و سنّت و قانون در آمده است. بنا براین یافتن جایگاه قانونی اپوزیسیون در ساختار سیاسی این کشور، ظرافت خاصی را می‌طلبد.
در تئوری ملکه یا پادشاه دارندهء قدرت سیاسی ارگانهای:قانونگذاری، اجرایی و دادگستری که به ترتیب:
Judikativen ,Exekutiven, Legislativen هست میباشد، اما در حقیقت و در پراکتیک رئیس حکومت یا نخست وزیر Premierminister ، رهبر بزرگترین حزب در مجلس عوام یا در خانهء کمونها (Hose of Commons) که از سوی ملکه برای کسب این مقام به پارلمان معرفی می‌شود، دارندهء اصلی قدرت سیاسی هست. ملکه یا پادشاه این حق را دارند که فردی را به عنوان رئیس حکومت معرفی کنند که عضو هیچ سازمانی نباشد و یا اصلأ در خانهء کمونها و یا در خانهء لردها (Hose of Lord) نباشد، اما این فرد باید رأی اکثریت را بویژه در خانهء کمون‌ها بدست آورد.
سیستم حکومتی کشور بریتانیا را
Westminster-System هم می‌نامند. کشورهای کانادا، هندوستان، استرالیا، نیوزلند، سنگاپور، جامایکا، با کمی تغییرات در بعضی موارد این سیستم را انتخاب کرده‌اند.
بالاترین مرجع قانونگذاری در بریتانیا، پارلمان آن کشور هست که از ترکیب نمایندگان خانهء کمونها و خانهء لردها (
Hose of Commons, Hose of Lord)، تشکیل می‌شود. خانهء کمونها 646، و خانهء لردها 733 عضو دارند. بنابراین وظیفهء دولت فقط اجرای قوانین صادر شده از پارلمان هست، به همین مناسبت آنرا هم حکومت اجرایی(Exekutive) می‌نامند. پارلمان با وجود اکثریّت آراء می‌تواند نخست وزیر که رئیس حکومت هست را برکنار و یا حداقل تقاضای انتخابات جدید را بکند.
در نتیجهء رفرمها در سالهای 1911، 1949، و 1999 م. از اختیارات خانهء لردها بسیار کاسته شده و بجز در چند موارد حق وتوی خود را ازدست داده است، گذشته از 26 روحانی، بقیهء اعضاء آن که درگذشته از طبقهء اشراف و مالکان که انتخابی نبودند در اثر رفرم 1999م. اکنون از دید دموکراسی، فقط 92 نمایندهء غیر انتخابی دارد.
نوع دموکراسی در بریتانیای کبیر
Konkurrenzdemokratie هست، که عملکرد آن رقابت بین احزاب سیاسی و پرنسیپ رأی اکثریت بر اقلیّت هست. هدف از سیستم "دموکراسی رقابتی" در این کشور ساختن آلترناتیو مشخص و کانالیزه کردن سیاست در یک سیستم حکومتی دو حزبی مانند ایالات متحدهء آمریکا (جمهوری خواهان و دموکرات‌ها) هست. در خانهء کمونها نمایندگان وابسته به حکومت در یک طرف و در ست در مقابل آنها گروه و نمایندگان اپوزیسیون می‌نشیند. صرف نظر از سال 1940م. که چرچیل وینستون دولت را از مشارکت همهء احزاب تشکیل داد، حکومت در بریتانیا معمولأ بین دوحزب: کنزرواتیو Conservativ Party و حزب کارگر یا حزب کارLabour Party که سیاستی سوسیال دموکرات دارد، در نوسان هست، حزب لیبرال دموکرات به عنوان سومّین حزب بزرگ در کنار این دو حزب قرار میگیرد.
با سیستم دو حزبی در بریتانیا چنین پیش بینی کرده‌اند که در نهایت یک حزب با دریافت اکثریت آراء قدرت سیاسی دولت را بدست می‌گیرد و در مقابل آن یک اپوزیسیون قوی به شکل آلترناتیو در حال آماده باش برای کسب حاکمیّت باقی می‌ماند. که هر زمان امکان شانس به قدرت رسیدن را دارد.

زیر بنای مدل اپوزیسیون بریتانیا بر اساس تقسیم زمانی قدرت سیاسی حاکمیّت بین احزاب هست که در مقایسه با سایر کشورهای دارای سیستم دموکراتیک و جایگاه برتر اپوزیسیون آن مانند کشور آلمان، در بریتانیا عدم برخورداری اپوزیسیون از حق وتو و تأثیرگذاری در سیاست حکومت را به بهانهء اینکه دارندگان قدرت سیاسی حاکمیّت پیوسته در تغییر، و امکان جایگزینی و جابجایی میّسر هست، احزاب دیگر شانس به قدرت رسیدن را هم دارند، تعریف و توجیح می‌شود.
اپوزیسیون که معمولأ به بزرگترین حزبِ در اقلیّت در خانهء کمون‌ها (
Hose of Commons) اطلاق می‌شود، یک ارگان و ساختار دولتی و در خدمت آن هست. رهبر حزب اپوزیسیون، و رهبر بزرگترین احزاب و فراکسیونهای در اقلیّت در خانهء کمون‌ها از دههء 30 قرن بیست از صندوق دولت ماهانه به اندازهء یک نخست وزیر بازنشسته حقوق دریافت می‌کنند. از سال 1960م. نه فقط رهبران فراکسیونهای احزاب بزرگتر در خانهء کمونها، بلکه در خانهء لردها هم درآمد خود را از خزانه و یا کانالهای دولتی تأمین می‌کنند.
در سیستم سیاسی بریتانیا کوشش شده است که پرنسیپ
Check and Balance در ارگانهای حکومت رعایت شود، به این مفهوم که هرجا قدرت سیاسی حکومت متمرکز می‌شود، ارگانی بنام اپوزیسیون در برابر آن حضور پیدا می‌کند تا علاوه بر کنترل روند سیاسی آن ارگانِ حکومتی، موازنه و تعادل قدرت سیاسی را هم هموار و حفظ کند.
پرنسیپ و روش
Check and Balance نه فقط بسود شهروندان و احزاب اپوزیسیون هست، بلکه در قدم اول به نفع خودِ حکومت‌ها می‌باشد که استمرار و پایداری حیات و حقانیّت حقوقی و حقیقی و ارزشی خود را به شیوهء دموکراتیک در جامعه ممکن و پاس دارند، از همه مهمتر اتمسفری بوجود آید که در آن دموکراسی ثبات داشته باشد و پیوسته زنده بماند.


 

الکزار: کتابخانه عمومی مرکزی مارسی

                      الکزار:کتابخانه  عمومی مرکزی مارسی[1]

 چکیده 
هدف از نوشتن این گزارش بیان تاریخچه، سال تأسیس یا آمار و ارقام یک کتابخانه نیست، بلکه هدف تقسیم یک تجربه و به تصویر کشیدن نمایی از کتابخانه ای در نوع خود مدرن، بزرگ و مهم در فرانسه است که در مرکز شهر مارسی (دومین شهر بزرگ فرانسه که در جنوب این کشور، در کنار دریای مدیترانه واقع شده است) و در کنار پر رفت و آمدترین خیابان شهر، مورد توجه تمامی شهروندان قرار گرفته به طوری که همه از کوچک و بزرگ قبل و بعد از خرید و انجام امور روزانه به کتابخانه مراجعه و نیازهای خود را برآورده می نمایند. کتابخانه ای که سعی کرده است با درهم آمیختن هنر و فناوری لذت دانستن را برای شهروندان به ارمغان آورد.            


مقدمه
از لحاظ لغوی واژه "الکزار" به معنای کاخ است که از معادل اسپانیولیِ واژه عربی "القصر" وام گرفته شده است. الکزار، کتابخانه عمومی مرکزی شهر مارسی (دومین شهر بزرگ فرانسه) است. جهت ساخت این کتابخانه ٦١.٠٠٠.٠٠٠ یورو هزینه شده است که این مبلغ با کمک مالی دولت، وزارت فرهنگ و ارتباطات، شورای شهر و شورای عمومی استان تأمین شده است. 

 در تاریخ ٢٤ مارس ١٩٩٧ انجمن شهر با طرح ساختن کتابخانه موافقت نمود و در ٢٧ اکتبر ١٩٩٧ دیدیه روژان [2]و آدرین فنسیلبر[3]برنده مناقصه ساخت و اجرای طرح کتابخانه شدند. در تاریخ ٣٠ مارس ٢٠٠٠ اولین سنگ بنای کتابخانه گذاشته شد و روز ٣٠ مارس ٢٠٠٤ درهای کتابخانه به روی عموم گشوده شد.

 براساس یک پژوهش انجام شده در هفته اول بازگشایی کتابخانه: "در روز نخست بازگشایی بین ساعت ١١-١٩، ٦٠٠٠ نفر از کتابخانه بازدید نمودند و ظرف سه روز شمار مراجعه کنندگان به ١٠.٠٠٠ نفر رسید که به دلی رعایت مسائل امنیتی ورود آنان به کتابخانه محدود شد، در حالی که در داخل کتابخانه انبوه جمعیت بود و صف های طولانی برای ثبت نام و امانت، و تمام اینها نشان دهنده این بود که این شهر هم مردمی تشنه دانش دارد. "

 مطابق گفته های فرانسوا لربر[4]ریاست کتابخانه و طبق اولین آمارها  از ٤٠.٠٠٠ عضو کتابخانه ٨/٤٦ درصد شامل افرادی می شدند که هرگز در یکی از کتابخانه های عمومی شهر عضو نشده بودند (البته این امر دلیل بر این نمی شود که این افراد هرگز از کتابخانه استفاده نکرده اند)، ٧/٨٩ درصد از اعضای ثبت نام کننده از ساکنین مناطق و محله های نزدیک بودند و نیمه دیگر از کل شهر و برخی موارد از سایر شهرهای استان. چنین موفقیت چشم گیری پیش بینی شده بود، ولی برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده، زمان بیشتری مورد نیاز است.
  مطابق اظهارات ریاست کتابخانه چنین موفقیتی، بازتابی است از؛ معماری ساختمان، پخش نور و بازی با نور در کل ساختمان و ساختار اسکاتلندیِ آن، یعنی  پنجره ها و شیشه ها به طور بسیار هنرمندانه ای در اطراف شبستان بزرگ و نورانی تعبیه شده اند که این فضا به خواننده آرامش و به بیننده نورانیت

 می بخشد.                 

           

دلیل دیگری که کتابخانه روزانه موفق به جذب ٣٠٠٠ تا ٨٠٠٠ نفر مراجعه کننده می باشد این است که همه در هر سطحی که باشند می توانند پاسخ نیازهایشان را در آنجا بیابند، به معنای واقعی یک کتابخانه عمومی که به نیاز شهروندان بها داده است. به جاست که یادآوری شود، این کتابخانه برای ظرفیت ١٠ هزار مراجعه کننده در روز پیش بینی شده است.
 تنوع منابع اطلاعاتی سبب جذب مراجعه کنندگان گوناگونی از قبیل کودکان و نوجوانان، افراد بازنشسته، دانش آموزان، دانشجویان و ... شده است. به عبارت دیگر، کتابخانه سعی دارد پاسخگوی نیاز تمام شهروندان باشد که تا حد زیادی در این کار موفق بوده است.
ساعات پایانی کار کتابخانه و صبح شنبه (روز تعطیل) شلوغترین ساعات کاری کتابخانه است و البته شلوغ، نه به این معنا که جایی برای نشستن وجود ندارد، بلکه کتابخانه پاسخگوی تعداد مراجعه کننده
 بیشتری در مقایسه با ساعات و روزهای دیگر است. لازم به ذکر است که روزهای کار کتابخانه، روزهای سه شنبه تا شنبه از ساعت ١١-١٩ است و تنها روز تعطیل به جز یکشنبه و دوشنبه، روز ١٤ می "روز کار" می باشد.
 کتابخانه رسماً ١٤ نوامبر ٢٠٠٤ با حضور ژاک شیراک، رئیس جمهور فرانسه افتتاح شد. اگر شهردار شهر و رئیس کتابخانه از نشان دادن کتابخانه به ژاک شیراک احساس غرور می کردند بی دلیل نبود، هدف ساختن بنایی نورگیر، روشن و خیره کننده بوده است جایی که خوانندگان بتوانند به راحتی و بدون کمترین مشکلی جا به جا شوند. جایی که شبستان بزرگ کتابخانه همانند یک خیابان عمل می کند، نورانی ترین فضا که تقریباً تمامی فضاها از نور طبیعی خورشید، بدون وجود اشعه های مزاحم (سقف شیشه ای تعبیه شده برای شبستان همزمان نور خورشید را تجزیه می کند) بهره مند می شوند.
 و اما نمای مرمرین، که ارتباطی میان بافت قدیم و جدید ایجاد کرده، همانطور که دیدیه روژان اظهار داشته است: "یک کتابخانه در وهله اول یک انتقال و یک ارتباط است، و این وجهه باید از اولین نگاه به کتابخانه بر آورده شود." شاید به همین دلیل است که سعی شده کتابخانه دارای نمایی خیره کننده باشد.
نمای کتابخانه با سنگ مرمر به قطر ٣ میلی متر ساخته شده است که اجازه می دهد نور بسیار ملایمی وارد سالن های مجاور گردد.
 ساختمان کتابخانه از چهار طبقه تشکیل شده است. مجموعه کتابخانه انواع منابع اطلاعاتی از جمله کتاب، نشریات، فیلم، لوح فشرده، دی وی دی [5]، و غیره را در بر می گیرد که از نظام دیویی برای رده بندی آنها استفاده شده است.
  در هر بخش، میز و صندلی برای مطالعه، مبلمان (در تمامی بخش های کتابخانه با فاصله های اندک مبل های راحتی جهت لذت بخش کردن مطالعه در  اختیار مراجعه کنندگان قرار گرفته است)، رایانه هایی با امکان دسترسی به فهرستگان پیوسته کتابخانه، پایگاه های اطلاعاتی و مدارک الکترونیکی موجود است.    

 این رایانه ها یا به صورت متمرکز به تعداد ١٠ عدد روی یک میز بزرگ با رعایت فاصله ای مناسب (برای احترام به حریم خصوصی افراد) و یا در میان قفسه  کتاب ها دیده می شود که به صورت ماهرانه ای جهت صرفه جویی در فضا در دسترس مراجعه کنندگانی است که در میان قفسه ها احتیاج به جستجو در فهرستگان دارند.


 تجهیزات کتابخانه
یک میلیون منبع برای امانت یا استفاده در محل. 
١٧٠٠ صندلی برای نشستن. 
٢٣٠ رایانه برای استفاده کنندگان.
٢٥٠ کارمند که ١٤٠ نفر از آنها با مراجعه کنندگان ارتباط دارند.
سالن کنفرانس با گنجایش ٣٠٠ نفر.
سالن نمایشگاه ٢٠٠ متر مکعب.
٣٥٠ هزار منبع با دسترسی آزاد.
٢٠٠ هزار نسخه قدیمی و با ارزش.
کل فضا ١٨٠٠٠ متر مکعب می باشد که از این میزان، ١١٠٠٠ متر مکعب آن برای عموم مراجعه کنندگان قابل استفاده می باشد.
 
بخش های کتابخانه
١.طبقه همکف
شامل بخش های زیر است:

الف. ثبت نام 
سمت راست درب ورودی کتابخانه ٧ واحد ثبت نام قرار گرفته است که افراد می توانند با ارائه یکی از مدارک زیر ثبت نام نمایند:
١. کارت شناسایی 
٢. مدرکی دال بر سکونت در شهر مربوطه، مانند: فاکتور تلفن، برق، اجاره نامه
٣. رضایتنامه برای کودکان 
 

تعرفه و مدت زمان ثبت نام: 
_ ١٦ یورو به مدت یک سال
_ ثبت نام رایگان شامل افراد زیر ١٨ سال، دانش آموزان، دانشجویان، افراد بیکار و کسانی می شود که به هر دلیلی معاف از مالیات هستند.
_ افراد با داشتن
  کارت عضویت از یکی از کتابخانه های شهر، به صورت خودکار عضو شبکه کتابخانه های شهر می شوند و می توانند از کلیه کتابخانه ها، منابع موردنیاز خود را به امانت گیرند، ولی منابع باید به کتابخانه مبدأ عودت داده شوند.
 
ب. اطلاعات 
در این بخش اطلاعات مورد نیاز درباره کارایی ساختمان، چگونگی قرار گرفتن بخش های مختلف، کمک و راهنمایی جهت استفاده از دستگاه های امانت، جستجوی منابع در فهرستگان، پذیرفتن گروه های بازدید و راهنمایی آنها با قرار ملاقات قبلی برای معرفی کتابخانه، و همچنین پاسخگویی به پرسش های کلی و اساسی درباره کتابخانه و همچنین اطلاعاتی درباره برنامه ها، کنفرانس ها، کنسرت ها و یا جلساتی که در کتابخانه برگزار می شود در اختیار مراجعه کنندگان قرار می گیرد. همچنین در این بخش می توان به فهرست برنامه های مربوط به سایر کتابخانه های شهر نیز دسترسی داشت.

 
ج. کتابدار مرجع
در این بخش ٣ نفر پاسخگوی مراجعه کنندگان هستند، چنانچه مراجعه کننده در یافتن منابع و یا موضوع مورد نظر خود دچار مشکلی شده باشد و یا نیاز به راهنمایی داشته باشد، می تواند به این بخش مراجعه کند تا در صورت نیاز به سایر بخش ها راهنمایی شود. جهت کارایی بیشتر در رفع نیاز مراجعه کنندگان غیر فرانسوی، کارکنان این بخش مسلط به زبان انگلیسی می باشند.

 
د. امانت و عودت منابع
استفاده از کلیه منابع و تسهیلات موجود در کتابخانه برای عموم آزاد است، اما برای امانت گرفتن منابع، داشتن کارت عضویت ضروری است. که البته به محض ثبت نام و در دست داشتن کارت عضویت، افراد می توانند منابع مورد نیاز خود را به امانت گیرند.
این بخش شامل ٥ واحد ویژه امانت منابع و ٥ واحد مخصوص عودت است که در ساعت های پر مراجع، ١٢ نفر، ١٠ نفر برای امانت و عودت ١ نفر جهت سرپرستی و رفع مشکلات احتمالی و ١ نفر مسؤول ارسال منابع عودت داده شده به طبقه زیرین کتابخانه می باشد،
 جایی که کتاب ها بر حسب واحد تفکیک می شوند و جهت قفسه گذاری به بخش های مربوطه ارسال می شوند. البته قابل ذکر است که تمامی جا به جایی های مربوطه به وسیله بالابرهای ویژه کارمندان و منابع انجام می شود.
کمی دورتر از میز بزرگ امانت کتابخانه، برای کمک بیشتر و تسهیل امر امانت ٥ دستگاه خودکار امانت تعبیه شده است که هر کسی به راحتی می تواند با کمک کارت عضویت و راهنمایی های شفاف موجود،
 مرحله به مرحله کار خود را انجام و با دریافت رسید از دستگاه، به کار خود پایان دهد.
 هر عضو می تواند هر بار ١٠ کتاب، یا ١٠ لوح فشرده ، نوار کاست یا ١ دی وی دی یا ٢ نوار ویدئویی به مدت ٣ هفته به امانت بگیرد، منابع مرجع با علامت قرمز مشخص شده اند که فقط برای استفاده در محل می باشند.
 
ح. بخش مواد دیداری و شنیداری
شامل انواع مختلف موسیقی کلاسیک، معاصر، موسیقی بین الملل، ترانه های فرانسوی و موسیقی های فیلم است. از آنجا که محل کتابخانه در گذشته سالن کنسرت بوده، جهت گرامیداشت آن، در این بخش از مجموعه موسیقی ها و ترانه های مربوط به آن زمان برای علاقه مندان گردآوری شده است.
 
و. بخش کودکان و نوجوانان (١) 
این بخش مخصوص مراجعه کنندگان زیر ١٦ سال است که شامل رمان، افسانه، فرهنگ لغت، دایره المعارف، روزنامه ها و مجله های مخصوص آنها، نوارهای ویدئویی، دسترسی به اینترنت، بخش موسیقی، بخش زبان های خارجی و سایر فعالیت ها از قبیل، ساعت های قصه گویی، کارگاه های آموزشی و نشست های ویژه ادبیات کودکان است.
 

ز. بخش روزنامه ها 
این بخش شامل تمامی روزنامه ها، اعم از محلی، ملی و بین المللی و نشریات روز اطلاعات عمومی است. منابع این بخش به امانت داده نمی شود.
 
٢. طبقه اول
 شامل بخش های زیر است: 
الف. بخش کودکان و نوجوانان (٢): قسمت دوم از بخش کودکان و نوجوانان در طبقه دوم قرار گرفته است که شامل: سالن قصه گویی با ظرفیت ٥٠ نفر و جزیره کتاب[6] که منابع مرجع برای مراجعه کنندگان تازه کار، حرفه ای و پژوهشگران این حوزه را در بر دارد.  

 ب. بخش جامعه: شامل تمامی منابع مربوط به جامعه شناسی می باشد.

 ج. بخش منابع ویژه شهر مارسی: شامل هرگونه منابع، اعم از اطلاعات تاریخی، جغرافیایی، کشاورزی، اقتصادی، توریستی و غیره در مورد شهر است.

د. سالن نمایشگاه
٣. طبقه دوم
شامل بخش های زیر است: 
الف. بخش زبان و ادبیات: شامل تاریخ ادبیات عمومی، ادبیات بین الملل، ادبیات فرانسه، رمان، تئاتر و غیره است.

مهندسی، پزشکی، شیمی، ریاضی، رایانه و غیره است.

 ج. بخش هنر: شامل هنرهای زیبا، تئاتر، سینما، عکاسی، رادیو و تلویزیون و غیره است.

  ٤. طبقه سوم
 شامل بخش های زیر است: 
 الف. بخش تمدن و مدرنیته: شامل تاریخ جهان، تاریخ فرانسه (به جز مارسی)، فلسفه، اسطوره شناسی، ستاره شناسی و غیره است.

ب. بخش مرجع: شامل کتاب های مربوط به کتابداری، فرهنگنامه ها، دایره المعارف ها، اطلس های جغرافیایی و منابع مرجع آماده است.

بخش ویژه نابینایان، کم بینایان و سایر افرادی است که به این حوزه علاقه مند می باشند. در این بخش متون ضبط شده روی نوار کاست و سی دی، کتاب هایی با حروف بزرگ، منابعی با خط بریل، مجله هایی درباره معلولان با خط بریل و یا حروف بزرگ، سه کابینه مجهز به رایانه های ویژه نابینایان و کم بینایان و یک دستگاه خواندن قرار دارد. کتابداران این بخش دوره های آموزشی ویژه ای را جهت کمک به چنین مراجعه کنندگانی گذرانده اند.

 د. بخش نسخ خطی: شامل مجموعه های با ارزش و کمیاب، دستنوشته ها، نسخ خطی، کپی از اصل اسناد مهم، مهرها، و اسناد قبل از سال ١٩٠٠ است. ورود به این بخش تحت کنترل بوده و نیازمند ثبت نام است. 

کتابخانه ای برای همه 
هدف الکزار، اشاعه اطلاعات و فرهنگ در ابعاد هر چه وسیعتر و برای همه می باشد. توجه به معلولان و مراجعانی که عجله دارند دل مشغولی است که در چیدمان کل ساختمان نمایان می باشد. راهنماهای نصب شده، سهولت جا به جایی برای معلولین، سهولت دستیابی به بخش های گوناگون و غیره همه نشان دهنده تلاش هایی است که در جهت صرفه جویی در وقت مراجعه کننده انجام پذیرفته است.
 تمام فضاها به گونه ای طراحی شده است که افراد معلول با ویلچر به راحتی و بدون زحمت و بدون نیاز به کمک از امکانات استفاده کنند. به عنوان مثال، ورودی و خروجی، راهروها و حتی دکمه های تعبیه شده در بالابرها جهت سهولت استفاده، در ارتفاع پایین قرار گرفته است.
 برای نابینایان هم تمهیداتی در نظر گرفته شده است. زنگ مخصوصی هنگام باز و بسته شدن در ورودی به صدا در می آید. باندهای فلزی که بر روی کف پوش موکتی تمام ساختمان قرار  گرفته است به گونه ای که فرد نابینا با دنبال کردن این باندها می تواند به بخش های مختلف دست بیابد. وجود راهنما و نقشه تمام طبقات با خط بریل در اطلاعات هر واحد. استفاده از خط بریل در بالابرها به همراه راهنمای صوتی که هنگام توقف در هر طبقه، شماره آن طبقه را اعلام می کند. بخش ویژه نابینایان در طبقه سوم، به نام "خواندن به سبکی دیگر " مجهز به تجهیزات رایانه ای ویژه نابینایان و کم بینایان است.
 برای ناشنوایان نیز تمام کنفرانس ها به زبان علائم ارائه می شود و در کل ساختمان در فضاهای ضروری، مثل درب های ورودی و خروجی، از چراغ های چشمک زن و تابلوهای راهنمای بزرگ برای جلب توجه آنان استفاده شده است.
 فهرست منابع و وبگاه کتابخانه
فهرستگان کتابخانه شامل فهرست منابع تمام کتابخانه های شهر می باشد. هنگام کاوش می توان جستجو را به کتابخانه ای خاص محدود نمود. نتیجه جستجو مکان کتاب، وضعیت امانت و تاریخ برگشت آن را نشان خواهد داد. هنگام جستجو فهرست کتابخانه با دادن پیوندهایی به سایر موضوع ها
 این امکان را فراهم می سازد که کاوشگر بتواند سایر منابع مرتبط با موضوع جستجو و یا سایر آثار یک نویسنده را نیز مشاهده نماید. در تمام مراحل جستجو برای راهنمایی مراجعه کننده توضیحات ضروری و لازم داده شده است.
 با دسترسی به اینترنت و وبگاه کتابخانه[7]، هر کسی قادر خواهد بود در فهرستگان کتابخانه جستجو نماید و همچنین به اطلاعات ضروری درباره کتابخانه اعم از نشانی، تلفن، برنامه های در دست اجرا، کنفرانس های ماه های آینده و غیره دست یابد و همچنین اعضای کتابخانه با وارد کردن شماره کارت خود می توانند سابقه امانت، تاریخ برگشت و تعداد منابعی که امانت گرفته اند را ببینید.
 امکانات فتوکپی
در تمام طبقات کتابخانه، دستگاه های فتوکپی تعبیه شده است که در صورت نیاز مراجعه کنندگان با استفاده از کارت های اعتباری مخصوص این دستگاه ها (که این کارتها در همه جا قابل استفاده هستند) نیاز خود را مرتفع می سارند.
 
 
پي نوشت‌ها

[1]. Alcazar: The Municipal Library of Marseille: http://www.bmvr.mairie-marseille.fr/  
[2]. Didier Rogeon
[3]. Adrien Fainsilber
[4]. Francois Larbre
[5]. DVD
[6]. L’ile aux livres  (
Book Island)
[7].
Alcazar Library: http://www.bmvr.mairie-marseille.fr/  


منابع

 Bibliotheque - Succes populaire pour l’Alcazar a Marseille. Le Monde, Monday 22 November, 2004.http://www.ledevoir.com/2004/11/22/69113.html  
Colombier, S. (2004). Bibliotheque municipale a Vocation Rgional- visite en avant-premiere.http://www.mairie-marseille.fr/vie/images/mi0402/page20.pdf  
Fouhal, F. (2003).
La Bibliotheque de Marseille a Vocation Regionale: l'Alcazar. Available at:  http://farid.fouhal.online.fr/bmvr.htm 
Marius, J. (2004). L’Alcazar (nouvelle bibliotheque). Available at: 
http://online-massalia.org/v3/article.php?id_article=531  
Negre, X. (2005). Alcazar bibliotheque municipale Marseille. Available at:
http://www.lexilogos.com/bibliotheque_municipale_marseille.htm 

تهيه شده از: زهرا بیگدلی 

دانشجوی کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی
zbigdeli@gmail.com

 

 

حجامت

حجامت